طبق اطلاعات اولیه ای که من تا قبل از رفتن به مصاحبه از بچه های سابق دانشکده که اونجا کار می کردند گرفته بودم می دونستم که پنج شنبه ها روز کاریه، ناهار نمی دن، با موبایل نمی شه صحبت کرد و تلفن ها کنترل می شه. همه اینا باعث شده بود که من خیلی احساس خوبی نداشته باشم و این احساس نچندان خوب من با رفتن به شرکت و دیدن دوربین های مداربسته و مانیتوری که تو اتاق مدیر عامل بود و با اون واحد کارشناس ها رو کنترل می کرد و اینترنتی که فقط در صورت نیاز می شد ازش استفاده کرد و ضمنا کلیه صفحاتش هم توسط همین جناب مدیر عامل معظم له چک می شد تبدیل به حس بسیار بدی شد.یه جورایی احساس می کردم دارم می رم تو "اف بی آی" کار کنم.
البته نوع کارشون خیلی عالیه کار تو واحد تحقیق و توسعه. قرار شده اگه می خوام برم بهشون خبر بدم. ولی نمی دونم هر چی فکر می کنم نمی تونم تو همچین محیطی که پرسنلش از ترس دوربین ها نمی تونند تکون بخورند کار کنم. پس فعلا این قضیه منتفی یه تا پیدا کردن یه جای دیگه.
پ.ن. من حتما کارم رو عوض می کنم.